سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 105227

  بازدید امروز : 9

  بازدید دیروز : 12

لحظه

 
روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
 
نویسنده: میثم مهربانی ::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 10:53 صبح

می‏گفت می‏کشانمت ، اما دروغ گفت
تا قلّه می‏رسانمت ، اما دروغ گفت
می‏گفت از تلاطم دریای غصه‏ها
مردانه می‏رهانمت ، اما دروغ گفت
می‏گفت اگر زمین و زمان را قفس کنند
زان هردو می‏پرانمت ، اما دروغ گفت
می‏گفت نقد جان که نه بذلش به کس کنند
مستانه می‏فشانمت ، اما دروغ گفت
می‏گفت زان شراب که حورش به کاسه ریخت
رندانه می‏چشانمت ، اما دروغ گفت
تائیس عشق «میثم» اگرچه وصال داد
این را که می‏رسانمت اما دروغ گفت


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ